در این مقاله از آکادمی لیزان به بررسی انواع سیستمهای بهایابی (بهایابی واقعی، بهایابی نرمال و بهایابی استاندارد) پرداخته، آنها را با همدیگر مقایسه کرده و مزایا و معایب هرکدام از سیستمها را بهصورت کامل توضیح دادهایم.
بهایابی چیست؟
همانطور که میدانیم فرایند تعیین بهای هر چیزی (که اصطلاحاً موضوع تعیین بها نامیده میشود) بهایابی نام دارد. به بیان ساده در بهایابی دنبال این موضوع هستیم که مشخص کنیم کالا و یا خدمتی که توسط شرکت تولید و یا ارائه میشود برای خود شرکت چقدر تمام شده است؛ یعنی شرکت چقدر منابع صرف تولید کالا و یا ارائه خدمت کرده است که به آن بها و یا قیمت تمام شده گفته میشود.
انواع سیستمهای بهایابی
در دروس حسابداری صنعتی و تجزیه تحلیلهای مربوط به بهایابی برای اینکه راحتتر بتوانیم قیمت تمام شده (بها) را محاسبه کنیم، عوامل تولید و یا ارائه خدمت معمولاً به سه دسته مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت تقسیم میشود. یادآوری میشود که عوامل مستقیم (شامل مواد مستقیم و دستمزد مستقیم) عواملی از تولید است که میتوان آنها را به موضوع تعیین بها رهگیری کرد؛ سایر عوامل تولید که قابلیت رهگیری به موضوع تعیین بها را ندارد سربار ساخت نامیده میشوند. پس برای بهایابی کافی است که مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت مربوط به موضوع تعیین بها جمعآوری گردد. برای جمعآوری عوامل فوق و محاسبه بهای تمام شده روشهای مختلفی وجود دارد که به آنها سیستمهای بهایابی گفته میشود که در حالت کلی سیستمهای بهایابی به سه دسته تقسیم میشوند:
سیستم بهایابی واقعی – سیستم بهایابی نرمال – سیستم بهایابی استاندارد
1- سیستم بهایابی واقعی:
در این روش ، همان طور که از نام آن پیداست برای محاسبه بها از مقادیر واقعی استفاده می گردد یعنی می بایست صبر کنیم تا کالا و یا خدمت تولید شود و سپس دنبال ان باشیم که برای تولید این کالا چه میزان مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت به صورت واقعی صرف شده است. از مزیتهای این روش می توان سادگی و راحتی درک ان را نام برد اما استفاده از این روش دارای معایبی است که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- برای محاسبه بهای تمام شده میبایست صبر کرد تا محصول تولید گردد. در دسترس نبودن بها قبل از تولید، شرکت را برای بازاریابی و تعیین قیمت فروش محصولات با مشکل مواجه میسازد.
- این روش از دیدگاه مدیریتی و کنترلی چندان کارا نیست؛ زیرا گزارشهای مربوط به بهای تمام شده مربوط به گذشته بوده و معیار و مبنای مناسبی برای کنترل هزینهها و ارزیابی عملکرد کارکنان در اختیار مدیر قرار نمیدهد.
- باتوجهبه آنکه قسمت زیادی از بهای سربار بهصورت دورهای روی میدهد بهای سربار در طی دور متغیر بوده و در مواردی تا پایان دوره مشخص نخواهد بود؛ در نتیجه بهای تمام شده محاسبه شده در این روش با تأخیر و یا دارای نوسان خواهد بود.
2- سیستم بهایابی نرمال:
این روش که نسبت به روش بهایابی واقعی روش بهتری است برای محاسبه بها، مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به صورت واقعی جمع آوری شده ولی برای محاسبه سربار ساخت به جای سربار واقعی از سربار جذب شده استفاده می گردد. یعنی بر اساس یکی از مبانی جذب سربار از قبیل ساعات کار مستقیم، دستمزد مستقیم، ساعات کار ماشین الات و… سربار جذب محصولات می گردد. این روش نیز نسبت به روش سوم ساده تر است ولی نسبت به روش اول دارای معایب کمتری است و باعث می شود که محاسبه بهای تمام شده به موقع تر و با نوسان کمتری همراه باشد.
3- سیستم بهایابی استاندارد:
در این روش برای محاسبه بهای تمام شده از عوامل استاندارد مواد ، دستمزد و سربار استفاده می شود. برای تعیین عوامل استاندارد ساخت محصول (که در کارت استاندارد محصول خلاصه و جمع آوری می گردد)، در ابتدای دوره کارکنان قسمت های مختلف سازمان با همکاری و تعامل با یگدیگر مشخص می کنند که هر محصول به لحاظ استاندارد به چه میزان مواد مستقیم، دستمزد مستفیم و سربار نیاز دارد؛ به مبالغ مذکور عوامل استاندارد بها گفته می شود. در طی دوره مبالغ استاندارد ملاک ثبت ها قرار گرفته و تفاوت مبالغ استاندارد با مبالغ واقعی مواد، دستمزد و سربار باعث ایجاد تجزیه تحلیل ارزشمندی در شرکت ها می شود که به ان تجزیه تحلیل انحرافات گفته می شود. این روش اگر چه دارای پیچیدگی هایی است اما از لحاظ کنترلی و مدیریتی نسبت به روش های دیگر برتری داشته و ضعف های آنان را پوشش می دهد.
سخن پایانی
جزئیات کامل روشهای مذکور که جزو سرفصلهای دروس حسابداری صنعتی 1 و حسابداری صنعتی 2 (بهایابی 1 و بهایابی 2) هستند به صورت کامل و از طریق مثال ها، مسائل و تست های متعدد به صورت ویدیویی در دوره آموزش حسابداری صنعتی 1 و حسابداری صنعتی 2 توضیح داده شده است. برای دسترسی و تهیه دوره های مذکور می توانید به لینک زیر مراجعه فرمایید: