اصول اساسی حسابداری چیست – 4 اصل حسابداری

اصول اساسی حسابداری

حسابداری رهنمودهای مشخصی دارد که تماماً تحت کنترل و برگرفته از اصول پذیرفته شده حسابداری می‌باشند. اصول اساسی حسابداری شامل آن گروم از مفاهیم حسابداری است که جنبه علمی و کاربردی داشته و رهنمودها و مبانی لازم برای شناسایی، اندازه‌گیری، ثبت وگزارش اطلاعات مالی ارائه می‌کنند. اصول اساسی حسابداری نحوه تعیین سود را مشخص و چگونگی گزارش وضعیت مالی یک مؤسسه را روشن می‌کنند این اصول عبارت‌اند از:

 

1-اصل بهای تمام شده :

اصول اساسی حسابداری

اصل بهای تمام شده(Cost Principle)  حاکی از آن است که تمامی رویدادهای مالی باید به بهای تمام شده در تاریخ وقوع ثبت و گزارش شوند. به این اصل، اصل بهای تمام شده تاریخی نیز گفته می‌شود.

به‌عنوان‌مثال، اگر برای خرید یک قطعه زمین، مبلغ 10 میلیارد تومان پرداخت شده باشد باید زمین را به همان مبلغ ثبت و گزارش نمود، حتی اگر در تاریخ خرید، طبق نظر کارشناس، زمین مذکور 15 میلیارد تومان ارزش داشته باشد. بعلاوه اصل بهای تمام شده در زمان‌های بعد از تاریخ تحصیل نیز باید رعایت شود به‌عنوان‌مثال چنانچه ارزش زمین مذکور در سال‌های بعد به 20 میلیارد تومان افزایش یابد تغییری از این بابت در حساب‌ها داده نمی‌شود و زمین به همین مبلغ 10 میلیارد تومان در دفاتر نشان داده می‌شود.

یک مثال دیگر از اصل بهای تمام شده: فرض کنید شما برای فروشگاه صوت و تصویری خود از یک مؤسسه که در حال انحلال است اثاثه خریداری می‌کنید و باز فرض کنید ارزش واقعی این اثاثه 30 میلیون تومان است؛ ولی شما در این معامله آن را نقداً به مبلغ 20 میلیون تومان خریداری کرده‌اید؛ بر اساس اصل بهای تمام شده، این اثاثه به مبلغ 20 میلیون تومان در دفاتر ثبت می‌گردد.

شما جواب بدهید: فرض کنید شما برای توسعه آتی، قصد خرید یک قطعه زمین را دارید. فروشنده قیمت فروش زمینی را که بهای تمام شده آن برای وی 35 میلیون تومان می‌باشد، 5 میلیون پیشنهاد می‌کند. یک ارزیابی نشان می‌دهد که ارزش این زمین 47 میلیون تومان است. شما ابتدا 44 میلیون را پیشنهاد می‌کنید ولی فروشنده مبلغ 48 میلیون را مجدداً پیشنهاد می‌کند. بالاخره شما زمین را به مبلغ 46 میلیون تومان نقداً خریداری می‌کنید. بهای تمام شده زمین که در صورت‌های مالی گزارش می‌شود، چه مبلغی است؟

جواب: بهای تمام شده زمین، 46 میلیون تومان می‌باشد.

عده‌ای از صاحب‌نظران معتقدند در شرایط تورمی، استفاده از اصل بهای تمام شده تاریخی وضعیت مالی مؤسسات را به نحو درستی نشان نمی‌دهد و باید ارزش‌های بازار را به‌عنوان مبنای ارزیابی دارایی‌ها استفاده کرد. بااین‌وجود بنا به دلایل زیر هنوز بهای تمام شده تاریخی، پذیرفته‌ترین روش ارزیابی در صورت‌های مالی است:

1-بهای تمام شده از طریق مراجعه به اسناد و مدارک اولیه مربوط به معاملات قابل‌تأیید و اثبات است.

2-بهای تمام شده تاریخی مبتنی بر یک مبادله واقعی (و نه فرضی) است؛ بنابراین قابل‌اتکا می‌باشد.

3-بهای تمام شده تاریخی در تاریخ تحصیل، بهترین معیاری است که ارزش دارایی در آن زمان را تعیین می‌کند.

 

2-اصل تحقق درآمد:

اصول اساسی حسابداری

 

اصل تحقق درآمد(Revenue Recognition Principle) زمان شناسایی درآمد و ثبت آن در حساب‌ها و صورت‌های مالی را تعیین می‌کند. طبق این اصل و استاندارد شماره 3 حسابداری ایران، درآمد هنگامی شناسایی می‌شود که کلیه شرایط زیر تحقق‌یافته باشد:

۱- معامله یا دادوستدی صورت‌گرفته باشد.

2- شواهد عینی کافی برای اندازه‌گیری مبلغ درآمد موجود باشد.

۳- هزینه‌های مرتبط با درآمد به‌گونه‌ای اتکاپذیر قابل‌تعیین باشد.

۴- وجوه حاصل از معامله دریافت شده یا اطمینان از دریافت آن در آینده وجود داشته باشد (ورود منافع اقتصادی به واحد تجاری محتمل باشد).

5- تمامی مخاطرات و مزایا به‌طرف مقابل انتقال داده شود.

از لحاظ عملی، درآمد ناشی از فروش کالاها و محصولات در زمان فروش که عموماً تاریخ تحویل کالاها و محصولات فروش رفته به مشتریان است شناسایی می‌شود و درآمد حاصل از ارائه خدمات نیز هنگامی شناسایی می‌شود که خدمات مربوطه انجام شده و بتوان مبالغ آنها را برای مشتریان صورت‌حساب کرد؛ اما در این مورد استثنائاتی نیز وجود دارد که عبارت‌اند از:

۱ – شناسایی درآمد در خلال تولید: در قراردادهای بلندمدت پیمانکاری باتوجه‌به حجم فعالیت، معمولاً تکمیل پروژه به مدت‌زمان طولانی نیاز دارد. در این گونه موارد در صورت وجود شرایط زیر می‌توان درآمد را در طول دوره ساخت و به‌تناسب پیشرفت پروژه شناسایی نمود:

الف – مبلغ پیمان در قرارداد مقطوع یا قابل‌تعیین باشد.

ب- كل بهای تمام شده پیمان به‌گونه‌ای اتکاپذیر قابل‌اندازه‌گیری باشد.

ج – هزینه‌های انجام شده و درصد پیشرفت کار تا تاریخ شناسایی درآمد مشخص بوده و یا به‌گونه‌ای اتکاپذیر قابل‌اندازه‌گیری باشد.

۲ – شناسایی درآمد در هنگام تکمیل تولید: در صورت وجود شرایط زیر می‌توان درآمد را در هنگام تکمیل تولید و قبل از فروش محصول شناسایی کرد.

الف- وجود بازار آماده با قیمت تثبیت شده برای محصول

ب- عدم وجود هزینه‌های بازاریابی و توزیع و فروش و یا برآورد قابل اتکای هزینه‌های مذکور درآمد محصولاتی مانند طلا و نقره و برخی از محصولات کشاورزی نظیر گندم معمولاً در هنگام تکمیل تولید شناسایی می‌شود.

3- شناسایی درآمد هنگام دریافت وجه نقد: در مواردی که فروش به طور نسیه انجام می‌شود و برآوردی منطقی از مطالبات غیرقابل‌وصول نمی‌تواند صورت گیرد، می‌توان درآمد را در مقطعی بعد از فروش کالا و به هنگام دریافت وجه نقد شناسایی کرد از جمله این موارد می‌توان به شناسایی درآمد طبق روش‌های اقساطی و بازیافت بهای تمام شده در فروش‌های اقساطی کالا اشاره نمود.

 

3-اصل تطابق هزینه ها با درآمد:

اصل تطابق چیست

اصل تطابق هزینه‌ها با درآمد(Matching Principle) بر فرآیند اندازه‌گیری سود تأکید دارد و حاکی از آن است که هزینه‌های انجام شده برای تحصیل درآمد باید در همان دوره‌ای که درآمد شناسایی می‌گردد با درآمد مربوط مقابله شود تا سود یا زیان خالص به دست آید. طبق این اصل، بسیاری از هزینه‌های انجام شده در دوره جاری به دلیل داشتن منافع آتی به‌عنوان دارایی در صورت‌های مالی گزارش می‌شود.

در به‌کارگیری اصل تطابق با درآمد برای شناخت هزینه‌ها یکی از سه مبنای زیر مورداستفاده قرار می‌گیرد:

1-ارتباط مستقیم علت و معلولی: برخی از هزینه‌ها یک رابطه مستقیم علت و معلولی با درآمد شناسایی شده دارند، یعنی وقوع درآمد و هزینه به طور هم‌زمان است؛ ازاین‌رو به‌موازات تحقق درآمد هزینه مربوطه نیز شناسایی می‌شود. بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه کمیسیون فروش مبتنی بر فروش و هزینه حمل و تحویل کالا به مشتریان نمونه‌هایی ازاین‌قبیل هزینه‌ها می‌باشند.

2- تخصیص منظم و منطقی هزینه‌ها: در برخی موارد، مخارج انجام شده در تحصیل درآمد چندین دوره مالی مشارکت دارند و ارتباط بین آنها با درآمدهای ایجاد شده را نمی‌توان بر اساس یک رابطه علت و معلولی تعیین کرد. این گونه مخارج بر مبنای زمان و به روشی منظم و منطقی بین دوره‌هایی که منافع آن حاصل می‌گردد سرشکن می‌شود. هزینه استهلاک دارایی‌های ثابت مشهود، هزینه سود تضمین شده (بهره) تسهیلات بلندمدت دریافتی، هزینه اجاره، هزینه بیمه و… نمونه‌هایی ازاین‌قبیل هزینه‌ها می‌باشند.

3- شناخت بلادرنگ هزینه‌ها: در برخی موارد نمی‌توان بین مخارج انجام شده و درآمدهای ایجاد شده یک رابطه علت و معلولی برقرار نمود و همچنین مخارج مزبور فاقد منافع آتی می‌باشند. این گونه مخارج باید بلادرنگ در دوره وقوع به‌عنوان هزینه شناسایی شوند هزینه تبلیغات و هزینه آموزش کارکنان نمونه‌هایی ازاین‌قبیل هزینه‌ها می‌باشند.

به طور خلاصه می‌توان گفت که مخارج انجام شده بدواً باید بر مبنای رابطه علت و معلولی بین هزینه‌ها و درآمد شناسایی شوند و اگر بین هزینه‌ها و درآمد نتوان ارتباط علت و معلولی تعیین کرد مخارج بر اساس روش منظم و منطقی تخصیص می یابند و چنانچه کاربرد هیچ یک از روش‌های مذکور مصداق نداشته باشد مخارج مربوط بلادرنگ به‌عنوان هزینه دوره شناسایی می‌شوند.

 

4-اصل افشای کامل:

اصول اساسی حسابداری

اصل افشای کامل(Disclosure Principle) یکی دیگر از اصول اساسی حسابداری می باشد که بر کلیه جوانب گزارشگری مالی تأثیر دارد و حاکی از آن است که کلیه حقایق بااهمیت مربوط به رویدادها و فعالیت‌های مالی مؤسسه باید به شکلی مناسب و به‌گونه‌ای قابل‌فهم و به طور کامل افشا شود تا امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه برای استفاده‌کنندگان اطلاعات مالی فراهم گردد. این اطلاعات می‌تواند در متن صورت‌های مالی یا در یادداشت‌های همراه صورت‌های مالی افشا شود.

باید توجه داشت که اصل افشای کامل هرگز به این معنا نیست که کلیه اطلاعات باید افشا شود، بلکه افشای اطلاعات باید باتوجه‌به اهمیت و هزینه تهیه آنها صورت پذیرد، بنابراین اساساً اطلاعاتی باید افشا شود که از لحاظ کمیت و کیفیت به‌گونه‌ای باشد که در تصمیم‌گیری استفاده‌کنندگان مؤثر بوده و موجبات سردرگمی و گمراهی آنان را فراهم نکند همچنین هزینه تهیه و گزارش اطلاعات نباید بیشتر از منافع حاصل از به‌کارگیری آنها باشد.

روش‌های مختلف افشا شامل موارد زیر است:

  • در متن صورت‌های مالی بی‌شکل انعکاس در داخل پرانتز: به‌عنوان‌مثال، سرمایه (5،000 سهم عادی 1،000 ریالی تماماً پرداخت شده)
  • به‌صورت یادداشت‌های توضیحی صورت‌های مالی: یادداشت‌های توضیحی صورت‌های مالی معمولاً جزئیات اقلام ارائه شده در متن صورت‌های مالی را ارائه می‌کنند، اما ممکن است شامل اطلاعات توصیفی و غیرکمی نظیر رویه‌های حسابداری به‌کارگرفته‌شده در اندازه‌گیری عناصر صورت‌های مالی، تعهدات سرمایه‌ای، بدهی‌های احتمالی، رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه و معاملات با اشخاص وابسته نیز باشد.
  • به‌صورت اطلاعات تکمیلی: اطلاعات تکمیلی شامل اطلاعاتی است که دیدگاهی متفاوت از موارد مندرج در صورت‌های مالی ارائه می‌نماید. یک نمونه از انواع اطلاعات تکمیلی، گزارش هیئت‌مدیره به مجمع‌عمومی صاحبان سهام است که می‌تواند در ترسیم سیاست‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت مدیریت مفید واقع شود.

 

 

سخن پایانی:

در این مقاله از آکادمی لیزان سعی کردیم شما را با اصول اساسی حسابداری آشنا کنیم؛ در نظر داشته باشید اصول اساسی حسابداری بسیار وسیع‌تر از آن چیزی است که شما فکر می‌کنید و ازاین‌جهت حائز اهمیت هست که موجب وحدت روحیه در تمامی مؤسسات می‌شود و همچنین به شفافیت اطلاعات منتشر شده کمک خواهد کرد. این اصول امکان تغییر و جایگزینی را دارند و این گونه نیست که هیچ‌وقت تغییر نکنند؛ به‌عنوان‌مثال امکان دارد اصل بهای تمام شده تاریخی، حذف و اصل ارزش منصفانه جایگزین آن شود.

می توانید برای اطلاع از جدیدترین مقاله های حسابداری، پیج ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

 

منابع مورداستفاده:

کتاب اصول حسابداری 1، دکتر ایرج نورش

کتاب حسابداری میانه 1، جمشید اسکندری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *