مفروضات بنیادی حسابداری شامل آن گروه از مفاهیم حسابداری است که جنبه زیربنایی داشته و به نحو قابلملاحظهای بر اندازهگیری، ثبت و گزارش اطلاعات مالی تأثیر میگذارند و منشأ و شالوده مفاهیم و اصول حسابداری میباشند. مفروضات بنیادی حسابداری به لحاظداشتن فایده در رسیدن به اهداف و انجامدادن عملیات حسابداری، در طول زمان به وجود آمده و بهعنوان مفاهیمی بدیهی و بدون نیاز به استدلال و اثبات مورد پذیرش قرار گرفتهاند. این مفروضات عبارتاند از:
1-فرض تفکیک شخصیت :
فرض تفکیک شخصیت(Economic Entity) یکی از اساسیترین مفروضات حسابداری است که به معنای آن است که شخصیت هر مؤسسه یک شخصیت مستقل و مجزا از مالک یا مالکان آن و همچنین سایر مؤسسات است. بر اساس این فرض، فعالیتهای مالی هر مؤسسه از دیدگاه همان مؤسسه تجزیهوتحلیل و ثبت شده و گزارشهای مالی بهمنظور انعکاس وضعیت مالی و نتایج عملیات مؤسسه مزبور تهیه میشود. ازنقطهنظر حسابداری باید مرزهای هر واحد تجاری بهوضوح مشخص باشد بهعنوانمثال فرض کنید آقای کریمی علاوه بر اموال شخصی نظیر اتومبیل و ساختمان اداری دارای یک فروشگاه مواد غذایی و یک تعمیرگاه اتومبیل است. در این صورت برای هر یک از مؤسسات متعلق به آقای کریمی (فروشگاه و تعمیرات) یک شخصیت حسابداری مستقل در نظر گرفته شده و رویدادهای مالی مربوط به هر کدام از آنها از دیدگاه همان شخصیت حسابداری تجزیهوتحلیل گردیده و در دفاتر آن ثبت میشود. بدیهی است اموال شخصی آقای کریمی در دفاتر هیچ یک از مؤسسات فوق ثبت نمیشود. خلاصه اینکه مبادلات واحدهای تجاری مختلف نباید با یکدیگر و یا با مبادلات مالک یا مالکین آن ادغام گردند؛ بلکه هر واحد تجاری باید به طور مجزا و منفک ارزیابی شود. لازم به توضیح است که فرض شخصیت حسابداری در مورد تمامی مؤسسات اعم از مؤسسات انفرادی و شرکتهای تضامنی و شرکتهای سهامی کاربرد دارد. یکی از اثرات فرض تفکیک شخصیت در حسابداری این است که درآمد هنگامی شناسایی و اندازهگیری میشود که برای مؤسسه تحقق مییابد و نه هنگامی که بین صاحب یا صاحبان مؤسسه توزیع میشود. علاوه بر این بر مبنای این فرض، مطالبات و دیون شخصی صاحبان مؤسسه به اشخاص ثالث جز منابع و تعهدات مؤسسه محسوب نمیشود همچنین معادله اصلی حسابداری (یعنی دارایی= بدهی + سرمایه) نیز بازتاب مفهوم تفکیک شخصیت حسابداری است.
2-فرض تداوم فعالیت:
فرض تداوم فعالیت(Going Concern) بدین معنی است که عملیات مؤسسه در آینده قابلپیشبینی تداوم و استمرار خواهد داشت و قصد انحلال مؤسسه یا توقف فعالیت آن وجود ندارد. البته این به مفهوم تداوم و بقای همیشگی یک مؤسسه نیست، بلکه به معنای آن است که یک مؤسسه قادر است خود را با تغییر شرایط و اوضاعواحوال اقتصادی به نحوی وفق دهد که فعالیتهای آن ادامه یابد و بتواند برنامههای خود را اجرا و تعهدات خود را ایفا نماید. فرض تداوم فعالیت مبنای تئوریک بسیاری از طبقهبندیهای متداول در حسابداری را فراهم میآورد. بهعنوانمثال طبقهبندی داراییها و بدهیها به جاری و غیرجاری مبتنی بر فرض تداوم فعالیت است؛ زیرا اگر این فرض مصداق نداشته باشد تمایز بین جاری و غیرجاری نیز اهمیت خود را از دست خواهد داد. همچنین بر اساس فرض تداوم فعالیت است که مبالغ پرداخت شده طی یک دوره کلاً بهحساب هزینه منظور نمیشود و بخشی از آن تحت عناوین مختلف دارایی نظیر پیشپرداخت، دارایی ثابت و… به سالهای بعد منتقل میگردد. علاوه بر این ثبت داراییهای ثابت به بهای تمام شده و استهلاک آنها نیز با استفاده از فرض تداوم فعالیت قابلتوجیه است، چرا که استهلاک هنگامی منطقی به نظر میرسد که دوامی برای مؤسسه فرض شود. مادام که شواهدی معتبر برای پیشبینی توقف تمام یا بخش عمدهای از فعالیتهای مؤسسه در دست نباشد، حسابداری و گزارشگری مالی با فرض تداوم فعالیت انجام میشود. چنانچه این فرض نادیده گرفته شود باید در هر زمان وضع مؤسسه را در حال انحلال تصور کرد. در این صورت اقلام صورتهای مالی باید به مبالغ خالص ارزش فروش و ارزشهای روز انحلال اندازهگیری و گزارش شوند. برای درک بیشتر مفهوم تداوم فعالیت تصور کنید موسسهای در روال غیرعادی برای انجام یک قرارداد دوساله تشکیل شده و اکنون پس از گذشت این مدت و انجام کار بهجای فرض تداوم فعالیت، قصد انحلال دارد و میخواهد تمام داراییهای خود را به فروش برساند. در این صورت گزارش ارزش جاری بازار روش مناسبی برای اندازهگیری داراییها خواهد بود. باتوجهبه این که در روال عادی فعالیت غالباً فرض تداوم فعالیت موردتوجه میباشد؛ لذا در سوابق حسابداری، داراییها به بهای تمام شده تاریخی منعکس مییابند.
3-فرض دوره مالی:
اندازهگیری دقیق نتایج حاصل از عملیات یک مؤسسه تنها در پایان عمر آن یعنی هنگامی که کلیه داراییها آن فروخته شده و بدهیهای آن تسویه شود، امکانپذیر است. اما مدیران، سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان اطلاعات مالی برای تصمیمگیریهای خود نیازمند اطلاعاتی درباره نتیجه عملیات و وضعیت مالی مؤسسه قبل از پایان عمر آن هستند، حتی اگر اندازهگیری در طول عمر مؤسسه در مقایسه با اندازهگیریهای بعد از زمان انحلال و تسویه از دقت کمتری برخوردار باشد. بدین منظور عمر مؤسسه به دورههای زمانی کوتاهتر تقسیم میشود که به هر یک از این دورهها اصطلاحاً دوره مالی (Fiscal Period)گفته میشود. این کار به معنای پذیرش فرض دوره مالی در حسابداری است. یکی از نتایج پذیرش دوره مالی فراهمآوردن امکان مقایسه صورتهای مالی میباشد و بدین ترتیب، میتوان نتایج یک دوره مالی را با نتایج دورههای قبل مقایسه نموده و بدینطریق ارزیابیهای لازم را انجام داد. استفاده از مبنای تعهدی بهجای مبنای نقدی در گزارشگری مالی نتیجه پذیرش فرض دوره مالی است چرا که اگر ارائه صورتهای مالی در طول عمر مؤسسه لازم نبود، مبنای تعهدی ضرورت پیدا نمیکرد و صورتهای مالی در پایان عمر مؤسسه بر اساس دریافتها و پرداختهای نقدی تهیه میگردید.
4-فرض واحد پولی (واحد اندازه گیری):
درباره خرید یک عدد نان و یا اجاره ماهانه محلی برای سکونت، ما همیشه در قالب ارزش پولی (ریالی) آن فکر میکنیم. در ایران، حسابداران مبادلات را به ریال ثبت میکنند چرا که وسیله مبادله، ریال میباشد. مبادلات در انگلستان به پوند، در ژاپن به ین و در ایالات متحده آمریکا به دلار است. ازآنجاکه پول وسیله مبادله و مقیاس مشترک اندازهگیری در کلیه مبادلات اقتصادی است در حسابداری نیز معاملات و عملیات مالی بر حسب واحد پول بهعنوان مقیاس مشترک اندازهگیری سنجیده شده و اطلاعات مالی بر حسب پول گزارش میشوند. برایآنکه فایده و لزوم مقیاس مشترک اندازهگیری در حسابداری روشن شود فرض کنید مؤسسهای مبلغ 1،000،000 ریال وجه نقد، 3 تن مواد اولیه و 1،000 مترمربع زمین داشته است. گزارش مالی که در آن وجوه نقد بر حسب ریال، موجودی مواد بر حسب تن و زمین بر حسب مترمربع باشد نامفهوم و بیمعنی بوده و برای تصمیمگیری مفید نخواهد بود، درحالیکه با گزارش این ارقام بر حسب پول (مثلاً 1،000،000 ریال وجه نقد، 3،000،000 ریال موجودی مواد اولیه و 6،000،000 ریال زمین) این مشکل حل شده و اطلاعات لازم برای تصمیمگیری در اختیار استفادهکنندگان اطلاعات مالی قرار خواهد گرفت. برخلاف سایر واحدهای اندازهگیری مانند متر و کیلوگرم که واحدهای باثباتی هستند و در طول زمان تغییر نمیکنند، پول، ارزش ثابتی ندارد و به علت وجود تورم در اقتصاد، با گذر زمان قدرت خرید آن کاهش مییابد. بااینحال در حسابداری کنونی اصولاً ارزش واحد پول، ثابت فرض شده و ارزش کالاها و خدمات بر اساس قیمتهای تحققیافته در مبادلات محاسبه و ثبت میشود. کاهش قدرت خرید پول مخصوصاً در سالهای اخیر، فرض واحد پولی(Monetary Unit) را به یکی از بحثبرانگیزترین مفروضات حسابداری درآورده و آن را به ضعیفترین حلقه در زنجیره مفروضات حسابداری تبدیل نموده است. برای رفع نارساییهای ناشی از کاهش قدرت خرید پول، حسابداری تورمی مطرح گردیده است که در آن کاهش قدرت خرید پول تحت شرایط و در مواردی معین اندازهگیری و در صورتهای مالی منعکس میگردد.
سخن پایانی:
مفروضات حسابداری نقشی بسیار پر رنگ و کلیدی در حسابداری ایفا میکنند. این فرضیات، بدیهی بوده و نیاز به اثبات ندارند. باید به این نکته هم توجه داشته باشید که اصول حسابداری از مفروضات حسابداری نشات میگیرند. برای اطلاع از جدیدترین مباحث حسابداری، پیج ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
منابع مورداستفاده:
کتاب اصول حسابداری 1، دکتر ایرج نورش
کتاب حسابداری میانه 1، جمشید اسکندری